دلهره‌آور یا مهیج (به انگلیسی: Thriller) یک ژانر در ادبیات، فیلم و تلویزیون است که در آن از تعلیق، کشش و هیجان به عنوان عناصر اصلی استفاده شده‌است. این ژانر در زیررده ژانرهای رازآلود و جنایی محسوب می‌شود و شباهت نزدیکی نیز با ژانر ترسناک دارد.
خلاصه داستان: "هایلی فریمن" و خانواده‌اش آخرین بازماندگان کشاورزان آفریقایی آمریکایی هستند که پس از جنگ داخلی آمریکا در مناطق روستایی کانادا ساکن شدند. در آینده‌ای نزدیک در یک دنیای پسا آخرالزمانی که با قحطی ویران شده است، آن‌ها با تمام توان تلاش می‌کنند تا مزرعه‌شان را حفظ کنند و در آخرین مقاومت خود، در برابر یک گروه شبه‌نظامی بی‌رحم بایستند که مصمم هستند چهل هکتار زمین آن‌ها را تصاحب کنند و ...
خلاصه داستان: در یک روز معجزه آسا در منطقه ای روستایی از ویسکانسین، مردگان از گور برمی خیزند، بی آنکه ظاهر یا رفتارشان تغییری کرده باشد. اکنون "دانا سایپرس" افسر پلیس و مادری تنها، باید معمای قتلی را حل کند که در آن همه، چه زنده و چه مرده، مظنون اند و ...
خلاصه داستان: فیلم داستان "آنا" زنی جوان و جسور را روایت می‌کند که پس از مرگ ناگهانی پدرش، به زادگاهش در یک دره دورافتاده برمی‌گردد. او با کشف رازهای خانوادگی و تاریخی، به تدریج با جنایات گذشته‌اش روبرو می‌شود و تلاش می‌کند تا روح خود را از زنجیرهای درد و غم رها کند. آیا آنا قادر خواهد بود تا حقیقت را کشف کرده و گذشته‌اش را بپذیرد، یا سایه‌های دره همچنان بر زندگی‌اش سنگینی خواهند کرد؟
خلاصه داستان: داستان فیلم با نگاهی تیزبین و انتقادی به موضوع خشونت سازمان‌یافته دولتی آغاز می‌شود؛ خشونتی که در قالب نهادهایی ظاهر می‌شود که در ظاهر برای «حفظ نظم و امنیت» شکل گرفته‌اند، اما در عمل به ابزاری برای کنترل، سرکوب، و حذف گروه‌های به‌حاشیه‌رانده‌شده تبدیل می‌شوند و ...
خلاصه داستان: مردی که تمام پس‌انداز عمرش را برای خرید یک آپارتمان نو خرج کرده، به زودی متوجه می‌شود که دیوارهای این خانه صداهای آزاردهنده و شوم، همسایه‌های پرکینه و رازهای نگران‌کننده‌ای را در خود پنهان کرده‌اند که ...
خلاصه داستان: "جولی" یک قاتل بازنشسته پس از سال‌ها با پسرش "ادوارد" دیدار می‌کند، اما به زودی گذشته خطرناک او بار دیگر به سراغش آمده و آن‌ها را مجبور به فرار می‌کند. در همین حال آن‌ها توطئه‌ای تاریک را کشف می‌کنند که رابطه‌شان را تهدید می‌کند و ...
خلاصه داستان: "فرانکی" مادر جوانی که به بیماری «دیس‌کرونومتریا» (ناتوانی در درک صحیح زمان) مبتلاست، برای درک و مدیریت زندگی روزمره‌اش از نوارهای کاست راهنمایی می‌گیرد. او برای تأمین مخارج خانواده‌اش، شغلی پرخطر را از زنی مرموز می‌پذیرد، بی‌آن‌که بداند این تصمیم، او را به سوی پیامدهایی تاریک و پیش‌بینی‌ناپذیر خواهد کشاند و ...
